نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

تنها یادگار شهید «امان میرزابیگی» در ذکر خاطره ای از ندیدن پدرش می گوید: شش ماهه بودم که پدرم شهید شدند. عمری است که همچون طفلی بهانۀ نبودن پدر را می‌گیرم. هنوز هم منتظرم که پدرم از در بیاید و من از ذوق آمدنش تمام روز‌های نبودنش را در رهگذر باد به فراموشی بسپارم. راستی اصلاً حس بغل کردن پدرانه چطور است؟! دختران تا آخر عمر بابایی‌اند من حتی اگر پیر هم شوم باز هم دلتنگ دستان نوازشگر پدرم هستم.

نويد شاهد – تنها فرزند شهيد كربلاي يك مي گويد: شش ماه بیشتر نداشتم که برای همیشه آغوش گرم پدرم را از دست دادم. حتی آنقدر بزرگ نبودم که بتوانم در تشییع پیکرش شرکت کنم و برای آخرین بار سیمای مهربانش را ببینم. شاید بپرسید چرا می‌گویم مهربان و اصلاً من که تصویر و تصوری از پدر ندارم از کجا می‌دانم مهربان بوده است. پدرم مردی مهربان، مخلص، مؤمن و خانواده‌ دوست بود اینها را همه می‌گویند... ادامه گفتگو را در ادامه با هم مي خوانيم.

شهيد امان مير زابيگي فرزند باباخان در 39/10/14 در بخش سرابله شيروانچرداول ديده به جهان گشود و بعلت نبود امكانات مالي و آموزشي از نعمت سواد خواندن و نوشتن بهره گرفت و در حاليكه 8 ساله بود در كارهاي كشاورزي و دامداري مشغول به كار شد با رسيدن به سن 19 سالگي شهيد عازم خدمت مقدس سربازي و در ارتش جمهوري اسلامي ايران در منطقه كردستان حضور يافت شهيد پس از دوران سربازي وارد بسيج شد و در منطقه ميمك و مهران و چنگوله در عملياتهاي مختلف شركت نمود تا اينكه در سیزدهمین روز از تیرماه 1365 در عمليات كربلاي يك منطقه عمومي مهران به فيض شهادت نائل آمد.مزار شهيد در جوار امامزاده علي صالح (ع) قرار دارد.

شهيد آمان مير زابيگي فرزند باباخان در چهاردهمین روز از دی ماه 1339 در بخش سرابله شيروانچرداول ديده به جهان گشود و بعلت نبود امكانات مالي و آموزشي از نعمت سواد خواندن و نوشتن بهره نگرفت. او در کارهای کشاورزی کمک کار خانواده بود تا رسيدن به سن 19 سالگي عازم خدمت مقدس سربازي و در ارتش جمهوري اسلامي ايران در منطقه كردستان حضور يافت . شهيد پس از دوران سربازي وارد بسيج شد و در منطقه ميمك و مهران و چنگوله در عملياتهاي مختلف شركت نمود در سیزدهمین روز از تیرماه 1365 در عمليات كربلاي يك منطقه عمومي مهران به فيض شهادت نائل آمد. مزار شهيد در علي صالح (ع) قرار دارد.